دیکشنری
داستان آبیدیک
ناتوان کننده
english
1
general
::
debilitating, disabling
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ناپیوستگی های زمین شناسی لرزش زمین انفجار پایداری شیب فشار دینامیکی انفجار امتداد میرایی توده سنگ مواد منفجره خردایش عقب زدگی انفجار هوا حداکثر سرعت امواج حداکثر خرج انفجاری به ازای تاخیر فاصله از محل انفجار فاصله مقیاس دار پیکربندی تابش فضایی طبقه بندی امتیازدهی توده سنگ گروه خوب موج فشاری فراوانی زون خردشده ترک خورده الگوی شکست سنگ روش دیاگرام ارتباطی اغتشاش توده سنگ اغتشاش یافته گسترش زون آسیب استخراج معیار شکست
ناپیوستگی کنراد
ناپیوسته
ناتمام
ناتمامی
ناتندرست
ناتنی
ناتنی آمیزی
ناتو
ناتوان
ناتوان ساختن
ناتوان سازی
ناتوان سازی گرمایی
ناتوان شدن
ناتوان کردن
ناتوان کننده
ناتوانی
ناتوانی جنسی
ناتوانی حسی
ناتوانی در ایفای تعهدات
ناتوانی در تحویل
ناتوانی علی
ناتوانی غیر ضربه ای
ناتوانی یادگیری ریاضی
ناجنس
ناجوانمردانه
ناجوانمردانه رفتار کردن
ناجوانمردی
ناجور بودن
ناجور شدن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید